یکی از آرزوهای عمر
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک

35912 عن الضحاک قال : قال عمر : یا لیتنی کنت کبش أهلی سمنونی ما بدا لهم ، حتى إذا کنت أسمن ما أکون زارهم بعض من یحبون فجعلوا بعضی شواء وبعضی قدیدا ثم أکلونی فأخرجونی عذرة ولم أکن بشرا ( هناد حل ، هب ) . 35913 عن جابر قال : قال رجل لعمر بن الخطاب : جعلنی الله فداک ! قال : إذن یهینک الله ( ابن جریر ) .

عمربن‌خطاب: « ای کاش من قوچ خانواده‌ام بودم و آن قدر مرا می‌پروراندند که چاق‌ترین قوچان می‌شدم آنگاه هرکس را دوست می داشتند به دیدارشان می‌آمد پس مقداری از مرا می پختند و مقدار دیگری را سرخ می کردند؛ سپس مرا می‌خوردند و از آن‌ها (به شکل نجاست) خارج می‌شدم و بشر نبودم(1)

*راستی چه می‌شود یک انسان آرزوی نهایت پستی را کند؟! شما چه تحلیل و قضاوتی دارید؟شنیده‌ شده که بعضی از پیروان ایشان می‌گویند: این از خوف خداوند بوده...پس آیا او گرفتار خوفی است که به یأس از رحمت خدا بدل شده؟یا این که وی در زندگی‌اش به کارهایی دست‌ زده که خسران عظیمی برای‌اش درپی داشته ‌است؟و ... یا؟

پی نوشت:

(1)-کنز العمال - المتقی الهندی - ج 12 - ص 619

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








ارسال توسط س.ع.م